راه آهن عشق
یک نکتهى مهمّ دیگر این است که با حرکتى که صداوسیما انجام داد - اینکه نامزدهاى مختلف، با گرایشهاى مختلف، هشت نفر با هشت گرایش، با هشت نوع نگاه نسبت به مسائل گوناگون کشور، آمدند در مقابل چشم مردم نشستند حرفهایشان را زدند - یک عدّهاى که سالها است نعره میکشند که در این کشور آزادى بیان نیست، خجالتزده شدند. این کارى که صداوسیما کرد، مردم را در جریان افکار و آراء و نظرات و نگاههاى نامزدها به صورت روبهرو قرار داد، این خیلى کارِ به نظر من مفید و باارزشى بود. یک عدّهاى سالها مرتّب نعره میزدند: آقا نمیگذارند، تریبون نمیدهند! بفرمایید، این هم تریبون، این هم حرف؛ نه براى یک گرایش خاص، براى هشت گرایش؛ آقایان هشت نفر بودند آن روز، هشت جور نسبت به مسائل کشور حرف زدند - تحلیلهاى گوناگون، نظرات گوناگون - خب نظرات اشخاص محترم است. البتّه بنده حرفهایى دارم، در زمینهى مسائلى که آن آقایان گفتند بنده مطالبى دارم، وقتش حالا نیست؛ انشاءاللّه بعد از انتخابات اگر من زنده بودم، حقایقى را به ملّت ایران عرض خواهم کرد - در پیرامون مطالبى که آن آقایان محترم بیان کردند، حرفهاى گفتنىاى وجود دارد - لکن این خیلى خوب بود، براى ما خوشحالکننده بود. دشمنان جمهورى اسلامى، تهمتزنندگان به جمهورى اسلامى، خجالتزده شدند؛ دیدند اینجور راحت، آزاد، نامزدها مىآیند حرف میزنند، به یکى حمله میکنند، از یکى دفاع میکنند، سیاستى را محکوم میکنند، جریانى را اثبات میکنند. جریانهاى فکرى و سیاسى کشور به طور کامل، در این مناظرات حضور داشتند؛ این یکى از نقاط قوّت انتخابات امسال بود. مردم هم احساس گرایشهاى پرشور در خودشان میکنند، بدون اینکه تعرّضى وجود داشته باشد. سال 88، آن روز هم شور و هیجان بود منتها همراه با فحش و فضیحت! در این شهر تهران - حالا شهرستانها کمتر - مردم در این خیابانها راه میرفتند، یک عدّه به این یک عدّه به آن، یک عدّه علیه این یک عدّه علیه آن، شعار میدادند، حرف میزدند، به همدیگر میپریدند، بعضىها در این بین پیدا میشدند بددهنى میکردند، فحش میدادند؛ در این انتخابات نه، شور و هیجان هست، احساسات هست، امّا بىادبى نیست، بىاحترامى نیست. این خیلى باارزش است؛ ما در چهار سال اینقدر پیشرفت کردیم؛ خدا را شکر بر این پیشرفت و بر همهى پیشرفتهاى فراوان دیگرى که در این سالها بحمداللّه براى کشور پیش آمده است. من توصیهى اوّل و اهمّم حضور در پاى صندوقهاى رأى است؛ این از همه چیز مهمتر است براى کشور. ممکن است بعضیها - حالا به هر دلیلى - نخواهند از نظام جمهورى اسلامى حمایت بکنند امّا از کشورشان که میخواهند حمایت کنند، آنها هم باید بیایند پاى صندوق رأى. همه باید بیایند پاى صندوقهاى رأى، حضور خودشان را اثبات کنند.
برای خواندن متن کامل بیانات مقام معظم رهبری می توانید به لینک زیر مراجعه فرمائید . جنگ نرم مترادف اصطلاحات بسیاری در علوم سیاسی و نظامی است. در علوم نظامی از واژه هایی مانند جنگ روانی یا عملیات روانی و در علوم سیاسی از واژه هایی چون براندازی نرم، تهدید نرم، انقلاب مخملین و اخیرا به واژه انقلاب رنگین برای تبیین این اصطلاح استفاده میشود. گاهی به جای جنگ از واژه های تهدید یا قدرت نیز استفاده می شود، ولی در نهایت هر دوبه یک مفهوم ختم می شوند. نظریه جنگ نرم طی دهه های اخیر وارد ادبیات سیاسی شده است و "ژوزف نای" از اندیشمندان معاصر معتقد است، مبنای قدرت سخت یا جنگ سخت بر "اجبار" و مبنای قدرت نرم بر "اقناع" است، او برخلاف بعضی از صاحب نظران، اقتصاد و دیپلماسی را در زیرمجموعه قدرت سخت قرار داده و تنها از رسانه بعنوان قدرت نرم نام می برد. در تمامی اصطلاحات بالا هدف مشترک تحمیل اراده گروهی بر گروه دیگر بدون استفاده از راه های نظامی است. اما از آنجا که در مورد گستردگی و حوزه فعالیت هر کدام اتفاق نظر وجود ندارد؛ اشاره کوتاهی به هر کدام از واژه های مذکور و سابقه تاریخی آنها خواهیم داشت. مبنای قدرت سخت یا جنگ سخت بر "اجبار" و مبنای قدرت نرم بر "اقناع" است جنگ روانی، جنگ نرم جنگ روانی پیشینه ای بسیار طولانی دارد؛ چرا که انسانها برای تحت تأثیر قرار دادن طرف مقابل به شیوهها و ترفندهایی متوسل میشدند، اما اصطلاح جنگ روانی در جنگ جهانی دوم در آمریکا و اروپا رواج یافت. فولر، مورخ و تحلیلگر نظامی بریتانیایی اولین کسی بود که اصطلاح جنگ روانی را در سال 1920 به کار برد. در آن زمان استفاده فولر از واژه جنگ روانی در محافل نظامی و علمی بریتانیا و آمریکا توجه چندانی را به خود جلب نکرد. در ژانویه 1940 با انتشار مقاله ای با عنوان "جنگ روانی و چگونگی به راه اندازی آن" این اصطلاح برای اولین بار وارد ادبیات آمریکا شد. بر این اساس "جنگ روانی را باید استفاده از هر نوع وسیله ای به منظور تاثیر گذاری بر روحیه و رفتار یک گروه با هدف نظامی مشخص معنا کرد". در پایان جنگ جهانی دوم این اصطلاح به "فرهنگ لغت وبستر" وارد شد و بخشی از عبارت پردازیهای سیاسی و نظامی آن زمان را تشکیل داد. در سال 1950 یعنی تنها یکسال پس از پایان جنگ جهانی دوم "ترومن"، رئیس جمهور وقت آمریکا به منظور کسب آمادگی برای اجرای جنگروانی در کره پروژهای با عنوان "نبرد حقیقت" را با بودجهای معادل 121میلیون دلار تصویب کرد. ارتش آمریکا اداره و ریاست جنگ روانی را به عنوان بخش ستادی ویژه ایجاد کرد و در کنار واحدهای رزمی، واحدهای جنگروانی گستردهای را با استفاده از تجربیات جنگجهانی دوم تشکیل داد. از آنزمان تاکنون، سازمانها و واحدهای روانی ـ تبلیغاتی آمریکا با توسعهای روزافزون همواره به عنوان یکی از بازوهای اصلی آن کشور در جنگ و صلح عمل کردهاند. براندازی نرم، تهدید نرم، انقلاب مخملین، انقلاب رنگین در سال های پایانی جنگ سرد، اولین پروژه براندازی نرم در لهستان و با رهبری "لخ والسا" در جنبش کارگری این کشور در سال 1984 تحقق یافت و با فروپاشی شوروی و یوگسلاوی و چند کشور دیگر اروپای شرقی براندازی نرم به مسئله جدیدی در حوزه قدرت و امنیت تبدیل شد. استعمارگران از براندازی حکومت ها در یوگسلاوی، گرجستان، اوکراین، قرقیزستان و امثال آن با عنوان انقلاب های رنگی، به جای واژه خشن جنگ نرم یاد می نمایند. انقلاب های مخملی یا "انقلاب های رنگی" و "گلی" از شیوه های براندازی نرم است که نوعی دگرگونی و جابجایی قدرت به همراه مبارزه منفی و نافرمانی مدنی را شامل میشود. انقلاب های رنگی و مخملی در جوامع پسا کمونیستی در اروپای مرکزی، شرقی و آسیای مرکزی اتفاق افتاد. این واژه برای نخستین بار از سوی "والسلاوهادل" رئیس جمهور پیشین چک که در آن زمان رهبر مخالفان چکسلواکی سابق بود، وارد ادبیات سیاسی شد. مخالفان حکومت در چکسلواکی با انجام سلسله اقدامات مرتبط و زنجیرهای در طی یک دوره شش هفتهای از 17 نوامبر تا 29 دسامبر 1989 در این کشور موفق به نوعی دگرگونی و جابجایی قدرت شدند. این پدیده سپس به شکل زنجیرهای در صربستان طی دو مرحله 1997 - 2000 ، گرجستان 2003 ، اوکراین 2004 و قرقیزستان 2005 ادامه یافت. به طور کلی اهداف آمریکا از سازماندهی انقلاب های رنگین در کشورهای هدف را در چارچوب حوزههای زیر میتوان بررسی کرد: - تسلط بر مناطق ژئوپلتیکی و ژئواستراستژیکی - کنترل شریان انتقال انرژی و جلوگیری از تسلیحاتی شدن آن - حذف و یا مهار نظام های مخالف در برابر نظام آمریکا - ممانعت از ایجاد اتحادیه های نظامی و امنیتی در آسیا، خاورمیانه و آسیای مرکزی - همسو کردن کشورهای هدف با سیاست های آمریکا - فرصت سازی اقتصادی برای آمریکا - مهار بیداری اسلامی جورج سوروس ، رئیس بنیاد سوروس سرمایه دار بزرگ آمریکایی یا به عبارتی میلیاردر یهودی آمریکایی یکی از معماران اصلی انقلاب مخملین گرجستان در گفتگویی با روزنامه لس آنجلس تایمز اظهار داشت که : تمایل دارد سناریوی گرجستان در کشورهای آسیای مرکزی یعنی تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان و ترکمنستان تکرار شود. شرکتکنندگان انقلابهای رنگین اغلب از مقاومت مسالمتآمیز با هدف اعتراض علیه دولتهای غیرهمسو با آمریکا و حمایت از دمکراسی، لیبرالیسم و استقلال ملی استفاده کردهاند و معمولاً یک رنگ یا گل خاصی را به عنوان سمبل و نشانه خود برگزیدهاند. اعتراضهای صورت گرفته و نقش مهمی که سازمانهای غیردولتی به ویژه سازمانهای فعال دانشجویی در سازماندهی مقاومت مسالمتآمیز ایفا میکنند، این رویدادها را برجستهتر نشان میدهد. جنگ روانی پیشینه ای بسیار طولانی دارد؛ چرا که انسانها برای تحت تأثیر قرار دادن طرف مقابل به شیوهها و ترفندهایی متوسل میشدند، اما اصطلاح جنگ روانی در جنگ جهانی دوم در آمریکا و اروپا رواج یافت اهداف اجرایی از جنگ نرم همان طور که اشاره شد، جنگ روانى جدید عملى سازمان یافته و برنامه ریزى شده پدیده اى همیشگى و پیوسته است که اختصاص به مقطع زمانى خاصى ندارد. با توجه به این مسأله مى توان اهداف جنگ روانى را در یک تقسیم بندى به اهداف سیاسى و اهداف نظامى و در تقسیم بندى دیگر، آن را به اهداف و مقاصد استراتژیکى و مقاصد تاکتیکى تقسیم نمود با توجه به این که ماهیت اصلى عملیات روانى به اعتراف خود آمریکایى ها عبارت است از تلاش براى تأثیرگذارى بر افکار، احساسات و تمایلات گروه هاى دوست، دشمن یا بى طرف مى توان تا حدودى به برخى از مهمترین اهداف جنگ روانى پى برد: - تأثیرگذارى شدید بر افکار عمومى جامعه مورد هدف از راه طرح جنگ نرم و با ابزار خبر و اطلاع رسانى هدفمند و کنترل شده که نظام سلطه همواره از این روش براى پیشبرد اهداف خود سود جسته است و البته موفقیت هایى هم در این زمینه داشته است. - ترساندن از مرگ یا فقر یا قدرت خارجى سرکوبگر و پس از آن دعوت به تسلیم از راه پخش شایعات و دامن زدن به آن براى ایجاد جو بى اعتمادى و ناامنى روانى. - اختلاف افکنى در صفوف مردم و برانگیختن اختلاف میان مقام هاى نظامى و سیاسى کشور مورد نظر در راستاى تجزیه سیاسى کشور. - اشاعه بذر یأس و نومیدى درمیان مردم و بویژه نسل جوان به منظور بى تفاوت کردن آنها نسبت به کشور خود و تحولات احتمالى آتى. - کاهش روحیه و کارآیى رزمى ( در زمان جنگ نظامى). - ایجاد اختلال در سامانه هاى کنترلى و ارتباطى کشور هدف. - تبلیغات سیاه (با هدف براندازى و آشوب) به وسیله شایعه پراکنى، پخش تصاویر مستهجن ، جوسازى از راه پخش شب نامه ها و ... - تقویت نارضایتى هاى ملت به دلیل مسائل مذهبى، قومى، سیاسى و اجتماعى نسبت به دولت خود به طورى که در مواقع حساس این نارضایتى ها زمینه تجزیه کشور را فراهم کند. - تلاش براى بحرانى و حاد نشان دادن اوضاع کشور از راه ارائه اخبار نادرست و نیز تحلیل هاى نادرست و اغراق آمیز که مقام معظم رهبرى نیز در دیدار اخیر اعضاى مجلس خبرگان با ایشان به آن اشاره داشته و آن را در راستاى خط تهاجمى دشمن توصیف کردند. با توجه به تمام مطالبى که گفته شد، ضرورت مقابله جدى با جنگ روانى دشمن به شیوه هاى سخت افزارى و نرم افزارى بر کسى پوشیده نمى ماند. اما در این میان وحدت استراتژیک تمام نهادهاى کشور براى پاسداشت تمامیت ارضى نیز مقدمه اى لازم براى خنثى کردن جنگ روانى دشمنان است.
قبس زعفرانی گروه جامعه و ارتباطات تنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور «قدرت نرم» جوهر و درون مایه یک نظام است. جنگ نرم برای مقابله با قدرت نرم است، راه مقابله با آن حفظ و افزایش عناصر و مولفههای قدرت نرم است. جنگ نرم را ابتدا باید شناخت و باور کرد.اینکه مقام معظم رهبری تاکید دارند، جنگ نرم یک حقیقت است و در دو دهه با ادبیات مختلف آنرا تبیین کردهاند، حاکی از این است که متاسفانه باور، برداشت و تحلیل درست از آن وجود ندارد.بنابراین اقدام اول، شناخت پیشینه، ماهیت، ابعاد گروههای آماج، ابزار و روشهای جنگ نرم است. در حال حاضر مهمترین صحنه جنگ نرم کجاست؟ تمرکز اصلی بر چه ابزار و روشی است.کدام گروه در کشور ما مخاطب اصلی جنگ نرم است؟ نقش سرپلها و میانجیهای داخلی در جنگ نرم چیست؟ ویژگیهای روانشناختی و سیاسی سرپلها و میانجیهای داخلی در پروژه فتنه سال 1388 کدام است؟ مدلهای مشابه در جنگ نرم در دنیا چیست؟ و دهها سؤال دیگر.تبیین آن و پاسخ به این سوالات بر عهده کیست؟ قطعاً نخبگان و رسانهها بیشترین نقش را در شفافسازی و تبیین جنگ نرم دارند. گفته شد پیچیدگی یکی از شاخصها و ویژگیهای جنگ نرم است.در این جنگ رفتار دشمن در تحمیل اراده غیر مستقیم است. بنابراین راهکار اصلی عمقبخشی و افزایش معرفت است. روشنگری، بصیرت بخشی و شفاف سازی صحنه جنگ برای جامعه و نخبگان ابزار مقابله با جنگ نرم دشمن است. اگر بپذیریم، جنگ نرم در همه حوزههای سیاسی فرهنگی، اقتصادی، علمی و اجتماعی و در دو سطح نخبگان و بدنه اجتماعی شکل میگیرد، هریک از این حوزهها به راهبرد مقابله با جنگ نرم نیاز دارد.راه مقابله در جنگ نرم، بهدست گرفتن ابتکار عمل و خلاقیت است. ما نباید هر روز شاهد طرح سوال، شبهه و القای یک مساله بی مورد برای نظام باشیم. ازسایت اباصالح المهدی منبع: http://montazer25.persianblog.ir/post/71/ "اینترنت ملی" چیست و چه ویژگیهایی دارد؟ با اینترنتی که هماکنون از آن استفاده میکنیم چه تفاوتی دارد؟ هدف از راهاندازی آن چیست؟ چه نقاط قوت و ضعفی نسبت به اینترنت بینالمللی دارد؟ نحوه انعکاس اخبار مربوط به آن در رسانههای بینالمللی و مواضع این رسانهها در قبال آن چگونه بوده است؟ منبع: http://www.iran1414.ir/index.php/doshman-shenasi/35931-q-q قر فرماندهی ناتو در بروکسل اعلام کرد که این مقر به منظور "تمرکز شدید بر رسانه های جدید"، یک دستیار دبیر کل دیپلماسی عمومی استخدام میکند. قر فرماندهی ناتو در بروکسل اعلام کرد که به منظور پیشبرد هرچه بیشتر اهداف دیپلماسی عمومی ناتو، این مقر یک دستیار دبیر کل دیپلماسی عمومی استخدام میکند. یکی از اهداف ناتو "تمرکز شدید بر رسانه های جدید" ذکر شده است. "دستیار دبیر کل دیپلماسی عمومی ناتو" اهداف زیر را دنبال خواهد کرد: توضیح "یگان دیپلماسی عمومی ناتو" : پس از فراخوان، کسانی که نامشان در لیست آمده، تحت ارزیابی ظاهری قرار خواهند گرفت. منبع:http://ammarnews.com/news-archive/655-1389-11-20-04-20-20
جنگ نرم
موفقیت در این است که هر لحظه برای دشمن مساله ایجاد کنیم و دشمن مجبور شود، به آن پاسخ دهد.در جنگ نرم میدان بازی را ما باید تعریف کنیم و توجه داشته باشیم در میدان بازی دشمن قرار نگیریم.طبیعی است الزامات بدست گرفتن ابتکار عمل هم باید فراهم شود.در حال حاضر کشور نیازمند تحلیلی واحد از روند تحولات در میان نخبگان مدافع نظام است، فضای سیاسی کشور باید آرام باشد و از هیجانسازی کاذب پرهیز شود. تمرکز بر کارآمدسازی نظام و عدم فرصتسازی برای تبلیغات و دستگاههای رسانهای بیگانه راهکار برون رفت از فتنه و کاهش پیامدها و آثار جنگ نرم است.
«فاز نخست شبکه ملی اطلاعات با تفکیک اینترنت از اینترانت تا یک ماه آینده اجرایی میشود و دستگاههای دولتی به این شبکه ملی منتقل خواهند شد.»
ایران مانند کرهشمالی میشود!
به عنوان مثال، دولت ایران قصد دارد با ایجاد یک شبکه اینترانت گسترده ملی، آن را جایگزین اینترنت کند.
اگر ایران موفق شود به هدف خود مبنی بر ایجاد اینترانت ملی دست پیدا کند، در کنار کره شمالی دومین کشوری خواهد بود که از سرویس وب ملی استفاده میکند.
دولت ایران سابقه طولانی در محدودسازی اینترنت دارد. این کشور اوائل سال جاری دسترسی به سرویسهای ایمیل خارجی را محدود کرده بود. شایعاتی نیز مبنی بر راهاندازی سرویس اینترانت داخلی از ماه آوریل مطرح شده که براساس آن ایران قصد دارد با راهاندازی اینترانت داخلی، آن را جایگزین اینترنت ملی کند.
برنامه ایران برای دستیابی به اینترنت خصوصی در پی حملات سایبری اخیر به زیرساختهای این کشور صورت گرفته است. اوائل سال جاری اسرائیل و آمریکا سیستمهای رایانهای دولتی ایران را مورد هدف بدافزار بسیار مخرب "فلیم" قرار دادند. آمریکا پشت پرده حمله ویروس "استاکسنت" که سال گذشته تاسیسات غنیسازی اورانیوم ایران را به تعطیلی کشاند، قرار دارد.
جهانیان با شک و ابهام به این ایده مینگرند
قطع ارتباط وزارتخانههای کلیدی منجر به حصول اطمینان از این مطلب که اطلاعات این کشور به دست یک یا دو کشور دشمن با ایران نخواهد افتاد، میشود.
ایران پیش از این اعلام کرده بود برنامههایی برای قطع ارتباط با اینترنت و راه اندازی شبکه اسلامی خودش دارد، ایدهای که جهانیان با شک و ابهام به آن مینگریستند. ماه آوریل گذشته، سازمان خبرنگاران بدون مرز اعلام کرد که این برنامه "بارها اعلام شده و هر بار به تعویق افتاده است".
فکر میکردیم ایران دست از این هدف برداشته است!
ماههای گذشته اخباری مبنی بر تلاش ایران برای ساختن اینترنت خاص این کشور و خارج از نفوذ غرب، منتشر شده است. این تصمیم ضربه محکمی به تلاشهای شهروندانی که به اینترنت به عنوان ابزاری برای برقراری ارتباط با خارج از کشور در طول اعتراضات سال 2011 وابسته بودند، به حساب میآید. سکوتی که در طی این مدت در این مورد وجود داشت، باعث شده بود فکر کنیم ایران از این هدف دست برداشته است، اما اقدام اخیر حاکی از آن است که ایران در حال فعال کردن اینترنت خاص خودش است.
این اقدام ایران، برای قطع ارتباط با ایتنرنت، تاثیر اندکی در حفاظت از این کشور در برابر آسیبها دارد و در مقابل آسیبهای بیشتری را به همراه دارد. آنها دوست دارند فکر کنند اینترنت تنها ابزار حملات سایبری است، در حالی که اینترنت تاثیر مهمی در موقعیتهای علمی و اقتصادی دارد. با حذف اینترنت، ایران به زودی از نظر اجتماعی- اقتصادی در شرایط بدی مانند کره شمالی قرار خواهد گرفت.
این طرح با مخالفت افرادی مواجه شده است که آن را به مثابه سانسور تاثیر غرب بر روی اینترنت و ایجاد امکان نظارت بیشتر بر روی فعالان سیاسی در این کشور میدانند.
گوگل چه می گوید؟
در این میان گوگل، متحد همیشگی کاخ سفید و لابیهای صهیونیستی نیز بیکار ننشسته است. اگر عبارت "اینترنت ملی" را در گوگل جستجو کنید، با عناوین مختلفی با مضمون "اینترنت ملی جایگزین اینترنت جهانی خواهد شد" با بسامد بالا مواجه خواهید شد، اقدام گوگلی که به سردرگمی کابران در این زمینه دامن زده است.
"اینترنت ملی" یا "شبکه ملی اطلاعات"؛ مسئله این نیست!
مشاهده نحوه بازتاب این خبر در رسانههای مختلف ما را بر آن میدارد تا یک بار دیگر، به اینترنت ملی و مزایای آن –که روشنکننده عامل نگرانی این رسانههاست – بپردازیم.
"اینترنت ملی"، "اینترنت پاک" یا به شکل دقیقتر "شبکه ملی اطلاعات" شبکهای داخلی است که قرار است ارائه دهنده اینترنت در داخل کشور باشد.
برنامه پنجم توسعه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات را ملزم به ایجاد شبکه ملی اطلاعات کرده است. در ماده 46 برنامه پنجم توسعه، این وزارتخانه مکلف شده است نسبت به ایجاد و توسعه شبکه ملی اطلاعات و مراکز داده داخلی امن و پایدار با پهنای باند مناسب با رعایت موازین شرعی و امنیتی کشور اقدام مناسب صورت داده و با استفاده از توان و ظرفیت بخشهای عمومی غیردولتی، خصوصی و تعاونی، امکان دسترسی پرسرعت را فراهم نماید.
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، آذر ماه سال 89 در این باره گفت که شبکه ملی اینترنت یا شبکه اطلاعات ملی بر پایه پروتکل اینترنت طراحی شده و یکی از زیر ساختهای اصلی دولت الکترونیک محسوب میشود. پهنای زیاد باند ارسال تصویر، صوت و حجم زیاد اطلاعات از ویژگیهای این شبکه است.
این پروژه بنا به گفته تقی پور، در سه فاز تفکیک شبکهها و امنیت، انتقال کل میزبانیها به کشور و مدیریت بومی و داخلی شبکهها به صورت تمام و کمال اجرا خواهد شد.
اینترنت سریعتر، ارزانتر و امنتر، ارمغان شبکه ملی اطلاعات
راهاندازی شبکه ملی اطلاعات، بنابر اظهارات کارشناسان، راه حلی اساسی به منظور افزایش امنیت در فضای سایبر و مصون ماندن کشور در برابر حملات سایبری و هکری دیگر کشورهاست.
از دیگر مزایای راه اندازی شبکه ملی اطلاعات، نظارت بر عملکرد شرکتهای اینترنتی برای جلوگیری از کم فروشی پهنای باند اینترنت -به عنوان راهکار مناسبی برای رفع مشکل سرعت اینترنت- است که قرار است حداکثر تا پایان برنامه پنجم توسعه عملیاتی شود.
نکته حائز اهمیت دیگر در این زمینه آن است که با اتکا به شبکه ملی چنانچه به هر دلیلی پهنای باند بینالملل محدود شود، این محدودیت برای کاربران داخلی اعمال نخواهد شد و دسترسی آنان را با وقفه مواجه نخواهد کرد. کارشناسان معتقدند با شکلگیری اینترنت ملی هزینههای دسترسی به اینترنت کاهش و پهنای باند اینترنت به سرعتی بین 2 تا 8 مگابیت بر ثانیه افزایش خواهد یافت.
جهش روند خدمترسانی دولت الکترونیک در پی راهاندازی اینترنت ملی و حذف بروکراسی اداری موجود در کشور، یکی دیگر از مواردی است که دولت را بر آن داشته است تا این طرح را با جدیت پیگیری کند.
همه سروصداهایی که رسانههای خارجی به پا کردهاند و دلیل آن را نگرانی از قطع دسترسی شهروندان ایرانی به اینترنت اعلام کردهاند، در حالی است که وزیر ارتباطات به صراحت تاکید کرده است شبکه ملی اطلاعات به هیچ وجه جایگزین اینترنت نخواهد شد و اینترنت به عنوان یک سرویس همچون گذشته در کنار شبکه ملی اطلاعات باقی خواهد ماند.
اینترنت به منظور استفادههای کاربردی عمومی و دریافت اطلاعات مورد نیاز که در شبکه داخلی در دسترس نیست، در کنار شبکه ملی اطلاعات در دسترس خواهد بود.
شبکه ملی اطلاعات به عنوان یک راه حل اساسی در این حوزه پیشبینی شده و اقدامات لازم برای افزایش ضریب امنیت روی آن در حال اجرا است.
استقلال اطلاعاتی، مهمترین عامل نگرانی جاسوسان
سوالی که اینجا مطرح میشود، این است که عامل حقیقی این سروصداها چیست و چه عاملی باعث برانگیختهشدن نگرانی تا این حد شده است؟
راه اندازی اینترنت ملی در گام نخست و در ادامه آن سیستم عامل و مرورگر ملی باعث کمرنگ شدن نفوذ و اشراف اطلاعاتی کمپانیهای بزرگ غربی که پیش از این بارها شواهدی مبنی بر ارتباط پنهانی و آشکارشان با دولتهای اقتدارگرا و سلطهگر در فضای مجازی منتشر شده است، میشود.
به نظر میرسد نگرانی موتورهای جستجو که بنابر اعتراف مالکانشان ابزار جاسوسی از شهروندان دنیای مجازیاند و فروش اطلاعات کاربران، منبع تامین درآمد و سودهای سرشار آنهاست، در این زمینه به حق باشد.
سهم ما در این طرح عظیم ملی چیست؟
البته این نکته نیز باید در نظر گرفته شود که با توجه به آن که تکنولوژی وب اساسا اصالت و ماهیتی آمریکایی دارد، بدیهی است که تا دستیابی به اقتدار و استقلال ملی در این زمینه راه دشواری باقی است که باید پیموده شود. طی کردن این راه نیازمند عزم ملی ایرانیان و همراهی، همکاری و سعه صدر نخبگان و فعالان فضای سایبر است تا با تحقق این هدف، شاهد سرافرازی هر چه بیشتر ایران اسلامی باشیم.
*توسعه ابزارهای ارتباطی موثر به وسیله تمرکز شدید بر رسانههای جدید تا اطمینان یافته شود که اولویتهای ناتو و پیامهای سیاسی به روشنی به گستردهترین سطح مخاطبان ممکن در ناتو و کشورهای شریک انتقال مییابد؛ این مخاطبان از متخصصان و ایدهپردازان سیاسی گرفته تا مردم عادی و بویژه جوانان طبقهبندی میشوند.
*اصلاح یگان مذکور، به منظور تمرکز بر فعالیتهای ارتباطی اصلی و استفاده موثر از منابع؛
*نظارت و توسعه سیاست ارتباطات راهبردی ناتو، شامل ارتباط مداوم با تمام نهادهای مرتبط با ناتو؛
"یگان دیپلماسی عمومی ناتو" (PDD) نقش مهمی در انتقال پیامهای راهبردی و سیاسی ائتلاف ناتو به افکار عمومی ایفاء خواهد کرد.
این یگان همچنین به عنوان هماهنگ کننده فعالیتهای دیپلماسی عمومی که توسط دیگر یگانها در فرماندهی مرکزی ناتو و دیگر بخشهای وابسته به ناتو اتخاذ میشود، عمل میکند.
دستیار دبیر کل (ASG)/ مدیر ارتباطات، مستقیما به دبیر کل ناتو گزارش و به وی درباره موضوعات دیپلماسی عمومی به عنوان عضو تیم مدیریت ارشد، مشاوره میدهد. این فرد همکاری نزدیکی با سخنگوی ناتو خواهد داشت، اهداف ارتباطی کلی را تعیین میکند، مخاطبان کلیدی را شناسایی میکند و اولویتگذاری منابع و اجرای طرحها را نظارت میکند.
متقاضیان باید شرایط زیر را داشته باشند:
*تجربه کاری خوب 10 تا 15 سال در زمینه بینالملل و دیپلماسی عمومی؛
*مدرک دانشگاهی (ترجیحا فوق لیسانس) در زمینه مرتبط؛
*دارای تجربه کاری در یک محیط چند جانبه یا یک محیط شامل چندین سهامدار که از سابقه چند فرهنگی برخوردار باشد؛
*داشتن یک سابقه قابل پیگیری تجربی در پستهای ارشد، تجربه قبلی در موقعیتهای رهبری بلندپایه و تجربه حرفهای قابل توجه در سمتهای مدیریتی؛
*داشتن تجربه در تسهیل گفتوگوها و توافقات در سطح بالا؛
*دانستن یکی از دو زبان رسمی سازمان ناتو به صورت روان و سلیس و همچنین آگاهی موثر از زبان دیگر.
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |