سفارش تبلیغ
صبا ویژن










راه آهن عشق

 

خدایا چگونه بخوانمت!!!

چگونه بخوانمت؟ چگونه یادت کنم؟ که شرمسارم از اینکه چون تو خدایی و چون ما بندگانی چون تو مهربان وبنده نواز وبخشنده و چون بندگانی بی رحم و متجاوز
خدایا !

شرمسارم که بندگانت به نام تو سر از تن جدا میکنند.

خدایا !

خجلم که بندگان تو به نام تو آزار و شکنجه می دهند و حقوق انسان ها را زیر پا می گذارند.

خداوندا

شرمسارم که بندگان تو با نام تو حکومت می کنند و دلهای امیدوار به تو را مایوس می سازند.

خدایا !

غصه دارم که مدعیان راه تو در حالی مشعول زر اندوزی هستنددر حالی که مردانی شرمسار از فقر و نداری نزد زن و همسر خود سر در گریبان می کنند.

خدایا !

شرمسارم از این همه ریا و دقل بازی! دلهایی که نور تورا ندیده اند اما زبان و ظاهر آنها تو را فریاد می زند.

خدایا !

شرمسارم که بر درو دیوار شهرم همه جا نام توست اما دریغ از اینکه در رفتار و کردارها بتوانم ترا بیابم.


خدایا !

خجلم که ما بندگان از نعمتی چون فکر و اندیشه خود بهره نمی بریم و عاقبت آن را نصیب و قسمت تو می دانیم.

 
خدایا !

شرمسارم که ما نمی خواهیم ترا آنگونه که هستی بشناسیم.

خدایا !

شرمسارم که هنوز آنقدر تورا نشناخته ایم که تصور می کنیم برای رابطه با تو باید کسی یا چیزی را نزد تو روان کنیم.

 
خدایا !

خجلم که از زمان بت پرستی تا کنون نوعی پرستش در ذهن ما نقش بسته که به ما اجازه نمی دهد بیشتر ترا بشناسیم و هنوز خوی بت پرستی در وجود ماست.

خدایا !

شرمسارم که در آسمانها به دنبال تو می گردیم در حالی که تو با مایی و اگر خود اراده کنیم دست ما را میگیری.

 
خدایا !

از این ناراحتم که روزی بسیاری از درهای علوم را بر روی خود بگشاییم و هنوز شناختمان از تو تنها در همین حد باشد.


خدایا !

شرمسارم که نمی بینیم تو خارج از قوانین طبیعی هستی هرگز هرگز عملی انجام نمی دهی با این حال همه ما بندگان دست به دعا بر می داریم که : قوانینت را به نفع کار ما تغییرده!

 
خدایا !

خجلم که جهالت خود را به تو نسبت می دهیم.و هرگونه کم و کاستی و کوته اندیشی خود را ناشی از قوانین تو می دانیم. در حالی که قوانین طبیعی تو افراد متفکر و صاحب اندیشه را میطلبد, که بدانند این قوانین ازلی و ابدی است.


خدایا !

شرمسارم که در طول تاریخ همه آنان که خواستند به درستی تو را به مردم بشناسند, شکنجه دادیم و به نام کافر آنها را بر دار کردیم. و از آنان روی بر گرداندیم چرا که آنان می خواستند تعقل را به جای تعبد پیشه ما سازند.

 
خدایا !

خجلم که چون فکر نمی کنیم به حقیقت نمی رسیم پس ناچار می شویم موهومات را خیلی راحت بپزیریم.


نوشته شده در چهارشنبه 89/10/29ساعت 12:1 عصر توسط علی نظرات ( ) |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت