راه آهن عشق
بسم رب المهــــدی باز هم تنهایی ام را آمده ام تا با تو قسمت کنم آخر همیشه ی تنهایی ام به تو ختم می شود مدتی است دیگر نگاهت سایه بان بی کسی ام نیست مگر نمی دانی که بی تو ... می دانی همه چیز خراب شد از همان روزی که چشمانم در میان اشکهایش مسیر را گم کرد تو که خود شاهدی مگر گناه بود که در آن سیاهی شب روزنه ای از امید را بدوش کشم مگر گناه بود که تکه های شکسته ی دلی را از نو بنا کنم مگر گناه بود . . . باز هم گلایه هایم ازآن تو شد هرچه تو بخواهی همان همه را بدست تو می سپارم خودت کمکم کن
*********************************
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |