سفارش تبلیغ
صبا ویژن










راه آهن عشق

ابلاغیه‌ای از سوی دستگاه قضایی اعلام شده که ISPها خودسرانه اقدام به فیلتر و فعال کردن سامانه فیلترینگ موازی نکنند.

می‌شد با مهندس مهدی صرامی، معاون مرکز توسعه اطلاعات و رسانه‌های دیجیتال وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی، از همه چیز حرف بزنیم و آن میانه‌ها، حتی شاید هم در پایان کار، از فیلترینگ بپرسیم؛ اما آنقدر حرف و حدیث و تبلیغات راست و دروغ پیرامون فیلترینگ زیاد است که...

از همان اول تا همان آخر، فقط از فیلتر کردن و حواشی پررنگش پرسیدیم و شنیدیم. مهدی صرامی اصرار دارد بنویسیم که مواضع او، به عنوان یک نظر کارشناسی است و ممکن است با مواضع کارگروه‌ها و نهادهای رسمی متفاوت باشد. ما هم نوشتیم دیگر!

همان ابتدای امر، مشغول شنود(!) مکالمات تلفنی‌شان هستیم که متوجه می‌شویم وبلاگ حمید داودآبادی باز شده است. یکی از سوالات را خط می‌زنم! مصاحبه مفصلی است. بی‌مقدمه‌ای مفصل. بخوانیدش:

فیلتر شدن یک پایگاه اینترنتی چطور صورت می‌گیرد؟

فیلترینگ یکی از موضوعات مربوط به قانون جرائم رایانه‌ای است. در آن قانون، تشخیص فیلترینگ و مسدودسازی بر عهده کارگروه مصادیق محتوای مجرمانه است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یکی از اعضای این کارگروه است که در این خصوص زیر نظر دادستان کل کشور فعالیت می‌کند.

هر یک از اعضا به موجب وظیفه ذاتی خودش، موارد مجرمانه‌ای را که می‌بیند یا به او گزارش می‌شود، برای این کارگروه گزارش می‌کند و کارگروه هم طبق نظر اکثریت اعضا، تصمیم به فیلتر یا مسدودسازی می‌گیرد.

چه تفاوتی بین فیلتر و مسدودسازی هست؟

فیلتر یعنی همان که صفحه فیلترینگ در جلوی آن پایگاه، در ایران به نمایش در می‌آید. ولی مسدودسازی یعنی که ارتباط با کل آن محتوا توسط سرور مربوط قطع می‌شود و امکان اینکه کسی به آن اطلاعات دسترسی پیدا کند، کلا از بین می‌رود.


این کار مثل موارد مختلفی است که در اخبار می‌آید که با دستور مقامات در آمریکا یک تعدادی از سایت‌ها از سرورهای آمریکایی برداشته شده است و امکان ارتباط با محتوای سایت‌هایی که مخالف سیاست‌های امریکا است برای همگان و حتی خود مدیران سایت‌های مسدود شده از بین می‌رود و با هیچ فیلترشکنی هم قابل دسترسی نیست.

این مکانیزم در قانون جرایم رایانه‌ای ما هم پیش‌بینی شده و در حال اجراست. بر همین اساس سرویس‌های وبلاگ هم موظف هستند به محض ابلاغ موارد، نسبت به مسدودسازی آن وبلاگ‌های مشخص اقدام کنند و تکلیف قانونی دارند که نسبت به مسدودسازی پایگاه‌هایی که از سوی کارگروه به آنها اعلام می‌شود، مسدودسازی را انجام دهند.

چه مواردی از مصادیق محتوای مجرمانه محسوب می‌شود؟

فهرست مصادیق محتوای مجرمانه از طریق کارگروه اعلام شده، ملاک و مبنای کار است. تمام این موارد در قالب لیستی که حدود 50 مورد است اعلام شده و روی سایت‌های مختلف از جمله samandehi.ir موجود است و در صورتی که این لیست توسط کارگروه تغییر کند، مجددا از طریق پایگاه‌ها اعلام می‌شود.

از میان 50 مورد اعلام شده، اغلب کدام یک از موارد موجب فیلتر یک پایگاه اینترنتی می‌شود؟
باید کار آماری روی آن انجام و اعلام شود. من نمی‌توانم آماری اعلام کنم. چون یک سری از موضوعات به کارگروه مربوط است و توسط خود آن باید اعلام شود. ولی آنچه برای ما مهم است این است که یک تعدادی از پایگاه‌ها، آثار فرهنگی-هنری غیر مجاز را برای فروش، تبلیغ و یا دانلود گذاشته‌اند که مجوز لازم را از دستگاه‌های مربوط از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ندارد. از جمله بیشتر سایت‌هایی که دانلودی هستند.

اینها در ابتدا زیاد دچار این مشکل می‌شدند؛ الان شرایط بهتر شده و خودشان را با این ملاک‌های قانونی تطبیق داده‌اند. در قانون مربوط به نحوه مجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیت غیرمجاز می‌کنند، صراحتاً گفته شده که آثار فرهنگی و هنری برای انتشار، باید از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز دریافت کرده باشند.

مشکل این است که برخی از این سایت‌ها آثار مجازی را بدون رعایت مالکیت فکری منتشر، و حتی تشویق به نقض حقوق مالکیت فکری و مادی آثار کرده‌اند. این هم جزو موارد مجرمانه است. باید این را هم توجه داشت که برخورد قانونی با چنین پایگاه‌هایی صرفا در حد محدودسازی و فیلترینگ نیست؛ قانون پیش‌بینی کرده در صورتی که لازم باشد، موضوع به محاکم قضایی هم ارسال می‌شود و برخورد قضایی مطابق قانون انجام می‌شود.

این امکان نیست که قبل از فیلتر کردن یک وبلاگ ابتدا به مدیر آن تذکر داده شده و در صورت عدم واکنش مناسب، نسبت به فیلتر آن اقدام شود؟

در مورد پایگاه‌هایی که در سامانه مربوطه ثبت شده باشند (در آدرس samandehi.ir) از آنجایی که این پایگاه‌ها هویتشان معلوم است و امکان ارتباط با آنها وجود دارد، در صورتی که تخلفی از آنان مشاهده شود، به صورت پیش فرض در وهله اول به آنها تذکر داده می‌شود و در صورتی که مطابق قانون، رفع اثر فوری محتوای مجرمانه نکنند، برخوردهای بعدی قانونی انجام می‌شود. این روال معمول در خصوص پایگاه‌های ثبت شده است.

یعنی در مورد سایت‌هایی که ثبت نشدند، امکان چنین کارت زرد دادن‌هایی نیست؟

این امر، قانوناً امکان ندارد؛ به دلیل اینکه هویت آنها رسما مشخص نیست و امکان ارتباط با آنها وجود ندارد. در واقع امکان ارتباط رسمی با مسئول سایتی که ثبت نشده، وجود ندارد.

به هرحال یک ایمیلی که در سایت هست...

باید جنبه رسمی داشته باشد. شما و هر کسی می‌توانید به تلفن دریافت نظرات یک روزنامه زنگ بزنید، یا به تلفن گویای روابط عمومی که در سازمان‌ها وجود دارد پیام بدهید، ولی این لزوما رسمی نیست و نمی‌توانید مطمئن باشید که فورا توسط بالاترین مسئول آن رؤیت شده و به وی ابلاغ شده است. به هر حال واژه رسمی یک بار مشخص حقوقی دارد و بایستی مطابق با روال قانونی که ذکر شده احراز گردد و بالتبع نتایج خاصی بر آن بار می‌شود.

سیستم فیلترینگ به چه صورت است که گاهی هم دیده می‌شود اشتباهاتی در این قضیه صورت می‌گیرد مانند وبلاگ خاطرات جبهه یا آهستان؟

هر کدارم از این موارد قاعدتا دلایل خاص خودش را دارد. قانونا کارگروه ملزم نیست موارد هر شخص را اعلام عمومی کند؛ چرا که بعضی وقت‌ها این موضوع باعث نقض حقوق شخصی همان فرد می‌شود.

کمتر موردی از اشتباه مشاهده شده ولی با این وجود امکان آن وجود دارد و مهم این است که مکانیزم دریافت فوری نظرات و پیگیری رفع اشتباهات احتمالی وجود داشته و در صفحه فیلترینگ اعلام شده است.

در موارد هماهنگ با کارگروه خیلی کم اشتباه دیدیم. مثلاً در مورد آهستان که اشاره کردید، خودش هم مشکل را نوشته بود. مشکل از آن خدمات دهنده به خصوص و ISP بود که داشت از آن سرویس می‌گرفت.

یکی از این ISPها، که در شهر محل اقامت مدیر آن وبلاگ مشتریان زیادی هم دارد، بدون اجازه و هماهنگی با کارگروه، اعمال فیلترینگ کرده بود که این از موارد ممنوعه است و با آن برخورد می‌شود و انتظار عموم کاربران این است که سازمان تنظیم مقررات ارتباطات که بر خدمات دهنده‌های ارتباطی نظارت دارد نیز در این موارد پیگیری بیشتری داشته باشد.

ابلاغیه‌ای هم از سوی دستگاه قضایی اعلام شده که ISPها خودسرانه اقدام به فیلتر و فعال کردن سامانه فیلترینگ موازی نکنند. این کار غیر مجاز است و حتی مطابق قانون جرائم رایانه‌ای، امکان شکایت از آن خدمات دهنده هست.

صرف نظر از سایت‌های شخصی، ما با فیلتر شدن شبکه‌های اجتماعی همچون فرندفید مواجه هستیم که در واقع از هر قشری و با هر طرز تفکری در آن عضو هستند و این فیلترینگ در واقع امکان حضور جوانانی را هم که مشغول فعالیت مذهبی یا سیاسی در راستای سیاست‌های کشور هستند، سلب می‌کند. فیلتر این شبکه‌ها با چه توجیهی صورت می‌گیرد؟

مسأله این است که مضرات یک موضوع را نسبت به منافعش بسنجیم. من خیلی وقت‌ها این مثال را می‌زنم؛ یک وقتی ممکن است در یک کوچه‌ای سالی یکی دو بار دزدی انجام شود، ولی همین موارد مجرمانه هم آسیبش خیلی زیاد است و مردم از حاکمیت انتظار دارند در برابر آن تدبیری اندیشیده شود تا احساس امنیت کنند.

در فضای وب هم به همین شکل است؛ یعنی ممکن است یک شبکه‌ای که امکان ارتباط و تبادل را فراهم کرده است، به عنوان یک ابزار مجرمانه، در اختیار گروه خاصی قرار گیرد و کارهای مجرمانه‌ای توسط آن شبکه انجام شود، هر چند استفاده‌های خوب هم از آن می‌شود ولی امنیت ندارد فلذا مردم انتظار دارند که با اینها برخورد شود. قانون هم تکلیف کرده که مسوولین با این مسئله مقابله کنند.

اگر شبکه‌های امنی وجود ندارد، ما باید به سمتی برویم که یک سری شبکه‌های امن ایجاد کنیم. دولت برای حمایت از این امر وظیفه دارد. ما برای این کار در حال انجام اقداماتی هستیم، و از شبکه‌ها و پایگاه‌های خصوصی که مسئولین آن این تعهد را داشته باشند که به مسائل جامعه حساس باشند، حمایت می‌کنیم.

مثلاً چه شبکه‌هایی؟

شبکه‌های مختلف اجتماعی که این اصول را رعایت کنند و خودشان را متعهد بدانند. ما شخص خاصی را نمی‌توانیم نام ببریم، ولی وجود دارد و تعدادی از آنها در پایگاه mofidlinks.ir معرفی شده‌اند که مردم می‌توانند ببینند و از آنها استفاده کنند. شرایط و خط مشی انتخاب پیوندها هم به طور واضح در همین پایگاه آمده است.

من این را هم بگویم که در تمام دنیا این چنین نسبت به جامعه خودشان حساس هستند. نسبت به سرویس‌هایی که در آن کشور ارائه می‌شود، حساس هستند که شرایط جامعه خودشان در آن لحاظ شود. به عنوان مثال گوگل مخصوص آلمان داریم، گوگل مخصوص فرانسه و حتی مخصوص آمریکا وجود دارد. اینها متناسب با هر کدام از این جوامع تنظیمات خاص خودشان را دارند و سعی می‌کنند ضوابط آن جامعه را رعایت کنند تا بتوانند در آن فضا فعال باشند.

هر شبکه‌ای، در صورتی که می‌خواهد در فضای ایران فعال باشد تا مردم بتوانند استفاده کنند، باید در حدودی که در فضای جمهوری اسلامی به نمایش در می‌آید، ضوابط و قوانین کشور ایران را رعایت کند.

ما تجربه کشورهای مختلف، در کنترل و مدیریت اینترنت را در سایت پیوندها (peyvandha.ir) گذاشتیم و همه می‌توانند ببینند. اینها تجربه‌های مشخصی است که در تمام دنیا وجود دارد.

هر چند وقت یک بار در اخبار می‌بینید که سایت‌هایی از روی سرورهای آمریکا یا کشورهای اروپایی برداشته می‌شوند. این حذف براساس قوانین آن کشورها صورت می‌گیرد.

ما می‌خواهیم از حقوق فعالین عرصه وب و حوزه دیجیتال که در داخل کشور مشغول فعالیت هستند، حمایت کنیم تا کمتر از مداخلاتی که سایر کشورها در عرصه نت دارند، آسیب ببینند.

منظور شما چه جور مداخلاتی است؟

به طور مثال ما شاهدیم که آمریکا رسماً مداخله در سامانه‌های ارتباطی را برای خودش مجاز تلقی می‌کند و رسماً از طریق پایگاه‌های وابسته به وزارت امور خارجه آمریکا، نرم‌افزارهایی را تبلیغ و منتشر می‌کنند که از طریق آن می‌توان در سامانه‌های شخصی افراد وارد شد و به اطلاعات حفاظت شده آنها دست پیدا کرد. این کار نقض حقوق شخصی و ورود به حریم شخصی افراد و از نظر عرف بین‌المللی غیرپذیرفته شده است؛ ولی متاسفانه انجام می‌شود! و از سوی مقامات امریکایی اعلام می‌شود.

اما در عین حال گفته می‌شود که ایران جزو کشورهایی است که بیشترین فیلترینگ را در دنیا دارد.

قلم در دست دشمنان ماست. اینها خودشان براساس قوانین خودشان حکم می‌دهند و قضاوت می‌کنند و آمار می‌گیرند. ما هم قوانینی داریم. می‌توانیم براساس قوانین خودمان این آمار را بگیریم و منتشر کنیم. این یک نوع مداخله در امور کشورها محسوب می‌شود. این آمارها هیچ کدام رسمیت ندارد.

به عنوان مثال، فیلترینگ و کنترل را در آمریکا به گونه‌ای شدیدتر شاهد هستیم. در آمریکا بر تک‌تک کاربرانی که از اینترنت استفاده می‌کنند و نحوه ورود آنها به سایت‌ها نظارت می‌شود.

در واقع شنود اطلاعات شخصی انجام می‌شود. در آنجا به دلیل اینکهIP ها کنترل می‌شود، به محض استفاده از سایتی که آنها غیرمجاز می‌دانند و حتی مبادله ایمیلی که با آن مخالفند، برای افراد پرونده مجرمانه تشکیل و با آنها برخورد می‌شود و به اصطلاح جرم‌انگاری می‌کنند و اسم آن را هم اجرای قانون میهن‌پرستی می‌نامند!

آنها بر ایمیل‌ها کنترل شدید دارند و محتوای ایمیل‌ها را چک می‌کنند. سرویس‌های مهم ایمیل از قبیل GMAIL با سازمان‌های جاسوسی آمریکا قراردادهای امنیتی دارند. یک نکته جالب در این زمینه، این است که اگر شما بر روی فایلی، پسورد قرار دهید، به گونه‌ای که با کدهای متداول امکان باز کردنش نباشد، گوگل آن را برای شما ارسال نمی‌کند! دلیلش این است که این‌ها محتوای ایمیل‌ها را بررسی می‌کنند تا از آن دسته‌ای که آنها غیرمجاز می‌دانند، نباشد.

این یکی از دلایلی است که نشان می‌دهد آنها تمام ایمیل‌ها را چک می‌کنند و در صورتی که محتوایی داشته باشد که آنها نتوانند بخوانند، حتی نمی‌گذارند که ارسال شود. مثال‌های مختلفی داریم از دوستانی که در خارج از کشور تحصیل می‌کنند و اظهار می‌کنند که ما نمی‌توانیم یک سری اطلاعات را در ایمیل بیاوریم و یک فضای رعبی هست؛ ولی کسی از اینها صحبت نمی‌کند!

ولی در مورد ما زیاد صحبت می‌کنند! ما شاهد یک فضای تبلیغاتی منفی و پرحجم در مورد فیلترینگ در ایران هستیم؛ از طنز و هجو و توهین گرفته تا مقالات و... . در مقابل هم شاهد عدم پاسخگویی مسئولین هستیم. انگار که یک گروه مخفی(!) مشغول اعمال فیلترینگ هستند. قرار نیست فکری به حال افکار عمومی کنید؟

شاید تا 6 ماه پیش اینطور بوده. ولی در 6 ماه گذشته این ارتباطات خیلی بیشتر شده و کاملاً امکان لحاظ کردن اظهارنظر وجود دارد و از اظهارنظرها هم استفاده می‌شود.

جالب است که بسیاری از پایگاه‌هایی که فیلتر می‌شود، توسط مردم و با تقاضای برخورد قانونی، به کارگروه ارسال و معرفی می‌شود. از طریق همان آدرسی که که روی صفحه فیلترینگ دیده می‌شود. کاملاً امکان ارتباط وجود دارد.

معمولاً چه پیشنهادهایی به کارگروه از سوی مردم داده می‌شود؟

بسیاری از مردم، از اینکه اصل سامانه فیلترینگ وجود دارد، تشکر کرده‌اند. برخی هم حرفشان این بوده که اصل کار خوب است و باید بهتر انجام شود و حتی در جهت مؤثرتر شدنش و کمتر شدن تبعاتش پیشنهادهایی دارند که از آنها استفاده شده و می‌بینیم که روش‌ها و سامانه‌ها، روز به روز بهبود پیدا می‌کند.

مردم جامعه ما، مردمی هستند با علاقه‌های فرهنگی بالا و نسبت به این موضوعات حساس هستند. البته این حساسیت در جامعه ما بیشتر است، ولی در جوامع غربی هم کاملاً وجود دارد.

 من برای شما مثالی می‌زنم. درباره بازی‌های رایانه‌ای، یک مکانیسم برای دسته‌بندی و رتبه‌بندی و اعلام محتوای غیرمجاز آنها وجود دارد. در سایت ESRB.COM می‌توانید ببینید که یک نظام رده‌بندی در آمریکا وجود دارد و محتوای بازی‌ها را بررسی و تحلیل و صرفا برای گروه و سن خاصی رده‌بندی و توصیه می‌کند. ضوابطی هست که در فروشگاه‌ها باید رعایت شود و برای کسی که اینها را نقض کند، مجازات‌هایی در نظر گرفته شده است.

در مورد دیگری در استرالیا، یک پایگاه اینترنتی اقدام به انتشار محتوایی مجرمانه، از قبیل پرنوگرافی کودکان کرده بود. علاوه بر حکم سنگین مجازات برای مدیر سایت، حدود 120 نفر از کسانی را هم که آن فیلم را دانلود کرده بودند، پیدا نموده و برای آنها هم احکام سنگینی در نظر گرفته بودند. می‌خواهم بگویم که در آنجا نظارت بر سمت استفاده کننده هم هست.

ما در ایران نظارت بر کاربر نداریم. درست است؟

بله. در ایران چنین چیزی نداریم. آنجا علاوه بر کنترل سرویس‌دهنده‌ها، کاربر هم مورد کنترل و پیگیری قرار می‌گیرد. جالب اینکه یکی از دوستان ما در آلمان تعریف می‌کرد که یک ایمیل حاوی کاتالوگ دستگاهی «های‌تک» که دارای تکنولوژی بالایی محسوب می‌شد، برایش ارسال می‌شود. می‌گفت زمان اندکی بعد، در را زدند و پلیس مراجعه کرده بود و در رابطه با آن ایمیل توضیح خواسته و سوال شده که شما چه ارتباطی با آن ایمیل دارید! یعنی آنجا هم مواردی را که خودشان تشخیص بدهند، پیگیری می‌کنند. در مقابل ما هم در کشور خودمان ضوابطی داریم.

اجازه بدهید کمی فضای بحث را عوض کنیم. شما در طول روز چقدر از اینترنت استفاده می‌کنید؟
روزی یکی دو ساعت از اینترنت استفاده می‌کنم.

از فیلترشکن هم استفاده می‌کنید؟

نرم‌افزارهایی که به عنوان فیلترشکن معروفند قابل اطمینان نیستند و اطلاعات شخصی افراد را سرقت می‌کنند لذا براساس وظایفی که به دستگاه‌ها ابلاغ می‌شود، اینترنت‌هایی که فیلترینگ روی آن محدود است، توسط وزارت ارتباطات در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفته و ما می‌توانیم استفاده بکنیم.

در منزل که این امکان نیست. آنجا چطور؟

به گونه‌ای هست که در منزل هم بشود استفاده کرد.

گاهی اوقات برخی از افراد در فضای مجازی، کلمات را به شکل خاصی می‌نویسند که از فیلتر شدن پایگاهشان جلوگیری کرده باشند. آیا به این شکل می‌شود از فیلتر گریخت؟

سامانه فیلترینگ یک سری نقایصی هم دارد که شناسایی شده و در حال بهبود است و با اتکا به دانش فنی متخصصین داخلی قابل رفع است و از جمله برای حل مشکلی که اشاره کردید روش‌ها و الگوریتم‌های فیلترینگ محتوایی و هوشمند برای متن و تصویر وجود دارد که برخی نرم‌افزارهای فیلترینگ خانواده به آنها مجهز هستند و در برخی کشورها هم استفاده می‌شود و دانش آن در داخل هم هست و فقط باید در سطح کشور اجرایی شود.

شکی نیست راه‌های دسترسی به اطلاعات حفاظت شده و یک سری روش‌ها که به عنوان هک محسوب می‌شود و از نظر قانونی قابل پیگیری است وجود دارد که توصیه نمی‌شود که افراد از این روش‌ها استفاده کنند.

بعضی از فیلترشکن‌ها، در ظاهر فیلترشکن هستند، اما خیلی وقت‌ها ابزار جاسوسی هستند و امکان ورود غیرقانونی به سیستم افراد را فراهم می‌کنند.

 بعضی اوقات هم می‌توانند به اطلاعات شخصی افراد دسترسی یافته، و دریافت و نگهداری کنند. گاهی اوقات حتی ID افراد و داده‌های ترافیک را به جاهایی که لزومی ندارد، گزارش می‌کنند. عملاً بسیاری از این فیلترشکن‌ها نوعی ابزار جاسوسی هستند که بیگانگان می‌توانند از آنها سوء‌استفاده کنند.

آماری از سایت‌های فیلترشده ایرانی در دست هست که بتوانید به مخاطبان طلبه‌بلاگ ارائه دهید؟
سایت‌هایی که ثبت شده هستند، درصد بسیار کمی از آنها فیلتر شده است، و نادر است که فیلتر شده باقی بمانند. عموماً اینها به دلیل اینکه امکان رسیدگی به درخواستشان وجود دارد، بعد از رسیدگی، رفع اثر مجرمانه می‌کنند و مسئله‌شان رفع می‌شود. معیار ایرانی بودن برای ما، ثبت شده بودن است.

در مورد آمار فیلترینگ سایت‌ها مباحث زیادی است که برخی به معیار تفکیک وب‌سایت از وب‌پیج برمی‌گردد و برخی به روش‌های مختلف فیلترینگ از دستی تا هوشمند و تداخل URL‌ها مربوط می‌شود که عملا امکان ارائه یک آمار قابل اتکا را مشکل می‌کند و بر اساس اینکه چه مبنایی را قرارداد کنیم آمارها تا چند اوردر و چند توان از ده می‌توانند تغییر کنند و گرفتار بحث سنتی آمارها در ایران می‌شویم!

چه تعداد سایت ثبت شده داریم؟

به صورت روزانه ده‌ها سایت در حال ثبت هستند. الان چندین هزار سایت ثبت شده و برای اعلام آمار، نیاز به بررسی هست.

چیزی که اهمیت دارد این است که در واقع ثبت کردن پایگاه، مدل مناسبی است برای کسانی که می‌خواهند حرفه‌ای عمل کنند. مدیران اغلب سایت‌های حرفه‌ای به این نتیجه رسیده‌اند که در صورت ثبت، از حمایت‌های قانونی خوبی برخوردار می‌شوند و به شکایاتشان رسیدگی شده و می‌توانند به حقوقشان برسند. بنابراین استقبال خوبی از ثبت سایت‌ها شده است.

نکته جالب این است که برخی پایگاه‌ها که مدیرانشان در خارج از کشور هستند برای اینکه بتوانند از مزایای قانونی و حقوقی در ایران بهره‌مند شوند پایگاه خود را در ساماندهی ثبت کرده‌اند و خود را با استانداردهای قانونی ایران تطبیق داده‌اند.

سیستم فیلترینگ به صورتی است که در عرض چند دقیقه می‌شود به اصطلاح آن را دور زد. چنین فیلترینگی فایده‌ای هم دارد؟

اگر فایده نداشت پس چرا اینقدر بیگانگان و پایگاه‌های مجرمانه برضد آن فعالیت می‌کنند و رسما آمریکا بودجه‌های هنگفت برای مقابله با آن هزینه می‌کند و عناصر آنها درخواست بودجه بیشتری برای نفوذ به درون ایران می‌کنند؟

این موضوع وقتی قابل توجه است که می‌بینیم آمار بازدیدکنندگان از پایگاهی فارسی که در ایران فیلتر می‌شود تا 90 درصد افت می‌کند.

وقتی پایگاهی که وزیر امور خارجه و سایر مقامات امریکایی در اوج اغتشاشات در تهران روی آن حساب می‌کردند و در سطح دنیا دومین سایت پربیننده محسوب می‌گردد، ولی در ایران رده پنجاهم را دارد، موضوع جالب‌تر می‌شود!

ما معتقدیم باید سامانه‌های موجود، به گونه‌ای باشد که امکان دسترسی عمومی به محتوای مجرمانه را از بین ببرد؛ ولی به هرحال همیشه در جامعه افرادی هستند که به دنبال موارد مجرمانه هستند و نمی‌شود انتظار داشت که سامانه‌ها به قدری قوی شوند که امکان نفوذ هر شخصی را ببندند. چنانکه شما می‌بینید در فضای واقعی فیزیکی هم همین طور است؛ دور خانه‌ها دیوار می‌کشند، از خانه‌ها و محله‌ها حفاظت می‌کنند، کلانتری هست، دستگاه‌های مختلف داریم که از امنیت مردم محافظت می‌کنند، ولی همیشه امکان عمل مجرمانه از سوی برخی افراد وجود دارد. زمانی ما می‌توانیم بگوییم جامعه را از نظر امنیتی به خوبی کنترل کردیم که جرم مشهود نداشته باشیم.

این فضای فیزیکی است. در فضای مجازی هم به همین صورت است. در واقع فضای امن مجازی، فضایی است که افراد به صورت معمول با مطالب مجرمانه برخورد نکنند. با نگاه فرهنگی باید به دنبال این باشیم که زمینه‌های عمومی جرم را کاهش دهیم.

خانواده‌ها، اگر بخواهند فرزندانشان از اینترنت استفاده کنند، باید یک امنیتی داشته باشند و بتوانند اطمینان یابند که فرزندشان در استفاده از اینترنت، به محتوای مجرمانه دسترسی پیدا نمی‌کند.

گرچه در فضای دیجیتال همه چیز ممکن است و حتی سایت‌هایی هم که به شدت حفاظت می‌شوند، این امکان هست که هک شده و مورد نفوذ قرار بگیرند، اما این‌ها مربوط به یک سری از افراد حرفه‌ای است که درصد کمی از جامعه ما را تشکیل می‌دهند.

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای انجام کارهای فرهنگی ایجابی در فضای مجازی چه برنامه‌هایی دارد؟

در واقع اصل کار ما این است که کارهای ایجابی بکنیم. چون از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انتظار می‌رود که یک فضای قابل اعتماد و پایگاه‌های خوب و مفید را به مردم معرفی کند. از سوی دیگر هم از مردم بخواهد که از فضای دیجیتال و فضای مجازی استفاده صحیحی داشته باشند و راه‌های آن را به مردم نشان دهد.

یکی دیگر از کارهای وزارت ارشاد، تقویت محتوای خوب و حمایت از تولیدکنندگان چنین محتوایی است. این حمایت، در وهله اول حمایت حقوقی است که از حقوق آنها دفاع کند و سپس حمایت مالی است که روش‌های مختلفی دارد؛ از حمایت مالی مستقیم گرفته تا حمایت به صورت وام و کمک به تبلیغات این پایگاه‌ها و...

البته اعتباربخشی ضمنی به پایگاه‌های اینترنتی خوب و مفید از طریق سایر رسانه‌ها (مطبوعات و صدا و سیما و...) هم دنبال می‌گردد که موضوعی تخصصی و دارای پیچیدگی‌هایی از منظر علم ارتباطات است که به روش‌های آن در مجالی دیگر می‌توان پرداخت.

منبع: طلبه بلاگ

نوشته شده در سه شنبه 89/10/21ساعت 4:1 عصر توسط علی نظرات ( ) |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت